میستایم خالقی را کوست هستاین دگرها نیستند و اوست هست آن خداوندی که قیّوم است و حیّآنکه پاکی وقف شد بر ذات وی هر چه بود و هست اندر دل نمودهر دو عالم در دلی منزل نمود نور خورشید از جمالش لمعهایآب دریا در فراقش دمعهای گریهٔ باران ز شوق روی اوستنالهٔ رعد از هوای […]